عاغا ما غلط بکنیم!

I might be wrong , but I struggle not to be

عاغا ما غلط بکنیم!

I might be wrong , but I struggle not to be

من اساسن خیلی حال می کنم با گیر الکی دادن.
به خودم ، به شما ، به اونا ، اینا و ... ، ولی از اونجایی که جدیداً خیلی خودم پسر گلی شدم ، به خودم انتقادی وارد نمی دونم پس همون به شما ، اونا ، اینا و .... ، انتقاد وارد می کنم.
در ضمن آگاهی از نظرات شما باعث خرسندی منه.

آخرین نظرات

بخیسی شانس!

سه شنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۰ ق.ظ

عاغا این چه دزگاییه ؟ (دستگاه)

این چه سکِ زندگیه واس ما درس شده؟ (زندگی سگی)

عاغا ما گفتیم بعد کنکور لا اقل راحتیم یکم میچرخیم ، بعد این بچه های اوشگول کلاس ما ، بهشون میگم بریم رامسر؟

جواد میگه من از ارتفاع میترسم! ( خوب مرتیکه ک*خل سوار تله کابین نشو )

بعد تحویل میگه صب تا شب خسته میشیم ! ( خوب مرتیکه ک*مشنگ مگه میخوایم پیاده بریم؟ با ون میریم ، هر وقتم خسته شدی لشت میره تو ون می کپه!)

بقیه رو هم نگم کلن بهتره ، بعد حالا این قسمت سکٍ زندگی ما که از اول وجود داشته خوب ، ما دیگه عادت داریم به این هم کلاسیای (سابق) پایه برنامه!

قسمت جدیدش اینه که از زمین و آسمون میباره ، الان برای نمونه این شارژر لعنتی لپ تاپ بنده که خراب شده ، ینی دیگه سریال و فیلم و نت هم تعطیل!

یه نمونه دیگش این که الان همه خانواده تو اطاق من خیمه زدن! بابا پاشین برین بیرون دیگه!

بابا آدم یکم حریم شخصی و این حرفا میخواد خوب!

فکر می کنم دارن انتقام میگیرن البته که تقصیر این آیدین .... است ، البت علی ای ای و بولوک هم بی تقصیر نیستن!

عاخه میدونین؟ من از اول سال کلن رفته بودم تو فاز کندن از خانواده و این حرفا که چون به احتمال نود درصد دانشگاه رو میرم یه شهر دیگه ، میخواستم زیاد واسشون سخت نباشه ، آخه داداشم که رفت دانشگاه مامانم کلن تا برگرده دپ بود.

بعد به توصیه این سه نفر که نام بردم ، مبنی بر اینکه اگه تو به اونا بی توجهی هم کنی ، باز ناراحت میشن ، منم خر شدم ، یه چراغ سبز به خانواده دادیم ، اونام ماشالا با نور بالا اومدن تو اطاق ما بیرونم نمیرن!

دیگه همین دیگه این الان یه قسمتی از سکٍ زندگی مارو داشته باشین تا بعد ، منم برم بیرون فعلن شاید یکم حالم بهتر شد.

پ.ن:یعنی کلاس خیلی یک دستی بودیم ما از اولش ، شما البته نمیتونین تصور کنین ولی اگه میتونستین مانی رو با اخلاق تصور کنین که شام با هم رفتن بیرون خودتون موضوع دستتون میومد :))

پ.ن2 بعد حالا شما این شانس مارو در نظر بگیر ، ببین بخشکه چی میخواد بشه؟ همون بخیسه بهتره. :)

نظرات (۱۱)

مردم کلمه ی پرنیا رو با پرنیان اشتباه میگیرن من پرنیان رو با مریم!!! البته خودم هم میدونم که اصلا شبیه نیستن ولی هر وقت صدا میزنن مریم من فکر میکنم گفتن پرنیان :|| الان دیگه اشتباه نمیگیرین!
پاسخ:
من طالع بینی چینی نمیدونم چی میگه، ولی در مورد این قضیه احتمالن میگه تو در زندگی قبلیت اسمت مریم بوده.
نه تو هنوز کار داری!
والا انتظارات و واقعیت بعد کنکور منم زمین تا آسمون فرق میکنه.چه میشه کرد فقط میشه منتظر اعلام نتایج و رستگاری موند...
دقت کردی همش منتظر یه اتفاق میمونیم که بعدش همه چی خوب بشه بعد وقتی اتفاقه میرسه دوباره یه اتفاق دیگه رو جایگزین میکنیم.بیخیال اصن
بولوک!!!
پاسخ:
بلی.

ستاره را گفتم:

کجاست مقصد این کهکشان سر گشته؟

کجاست خانه ی این نا خدای سرگردان؟

کجا به آب رسد تشنه با فریب سراب؟

ستاره گفت که خاموش لحظه را دریاب.(فریدون مشیری)



bebakhshid
vaghean halam khoob nabood
sharmande dige
پاسخ:
خواهش میکنم این چه حرفیه؟
دشمنت شرمنده.
من خیلی خوشحال شدم از اینکه وقتی دیدی پستم چرته ، به جای اینکه با خودت بگی خوب پویا هم افتاد به روغن سوزی ، نظرت رو گفتی.
ولی من باید بگم احتمالاً مطلب بعدی هم چرته چون بدجور الان دلم پره!
  • احسان اسکندری
  • ک*خل و ک*مشنگش خوب بود. پسندیدم :D 
    پاسخ:
    خوب این دو کلمه هم گاهی میتونن نیمه ی پر لیوان باشن نه؟!
    این مطلب هم دیگه انصافاً از اعصاب خوردی بود.
    آقا سلام...من همینجا جا داره بگم بابا اختیار داری،این چه حرفیه...(در پاسخ به عنوان وبت)
    بعد اینکه با شرح وبلاگت مقادیر زیادی منبسط شد خاطرم ^_^
    بعد دیگه اینکه این تحویل که اسمشو توی پست آوردی،واقعا اسمش همینه یا داره مسخره بازی درمیاره؟
    و دیگر اینکه مفتخری که رفتی تو لینک و فالوآم ^___^
    پاسخ:
    خواهش می کنم ، دیگه این دیگه تخصص ماست دیگه اعترافه فقط.
    از انبساط خاطر شما هم هپی شدیم بسی.
    قطعاً که اسمش تحویل نیست ، ولی به این اسم صدا میشه ، قسمتی از فامیلشه!
    باور کن الان میخواستم لینکت کنم ولی گفتم فکر میکنی بخاطر لینک بک ازت تعریف کردم ولی خوب الان لینکت میکنم و مفتخر هم هستم!
    :))
    آرامشتو حفظ کن حالا!! کلا همکلاسیا همین مدلی‌ان! یه هفته مونده به کنکور همه پیشنهاد برج میلاد و رستوران رفتن میدن، بعد کنکور هیچ کدوم پایه نیستن!
    منم تا الآن تعطیلات مسخره‌ای داشتم! اومدم خونه‌ی مامان‌بزرگم، هر روز صب زود منو بیدار میکنن میگن برو نون بخر! عصر هم میگن برو نون بخر باز با این تفاوت که یه سری خرید دیگه هم اضافه میکنن بهش! تا یه ماه دیگه هم اینجام! البته بعد کنکور سطح انتظاراتم اومده پایین. همین که یه مبلشون بغل پریزه من میشینم رو اون، کافیه برام!
    +میخیسه ایشالا!
    آره خودمم:)) 
    البته اول که اودم دیدم به خودم گفتم "تو کی این کامنتا رو گذاشتی؟!"
    پاسخ:
    پس خدارو شکر من فقط سوتی ندادم.
    آخه اول فکر کردم این پرنیا تویی ، بعد فهمیدم مثه اینکه جدیده.
    che dustaye khaste E
    :/
    :|
    :\
    bashad k rastgar shavid
    ????rasti 13 min chi shod
    پاسخ:
    کمند حذف کرده ، از خودشم خبری نیست. :(
    سلام!
    رامسر خیلی خوبه کسی هم نیومد خودتون برید! (خب معلومه که خوبه ولی این خوبی که من دارم میگم انقدر خوب و هیجانیه که نمیتونین تصور کنین :|)
    + خیلی حس خوبیه که کنکور تموم شد؟! :|
    پاسخ:
    خوب رامسر که خوبه ولی واسه کسی که تو رشت زندگی میکنه احتمالن اینقد که میگی هیجان انگیز نیست.
    اول که تموم شده بود خیلی خوب بود ، الان تبدیل شده به این سکٍ زندگی که گفتم.:)
    بعد شما دیگه خود پرنیانی دیگه ؟ این که تشابه اسمی نیست؟
    سلام بعد این همه مدت این پست جدیده گذاشتی؟حالم بد بود اومدم حالم عوض شه گند زدی توش!!! تو از منم بدبخت تری:( 
    راستی بابا 90%  (تنها تیکه خنده دارش)
    پاسخ:
    خوب اینجا وبلاگ شخصیه منه دوست عزیز!
    بیشتر پست ها هم دغدغه های منن یا مشکلاتم که سعی شده به جنبه طنز بهش نگاه بشه ، ولی خوب همیشه که نمیشه خنده دار باشه که!
    همین دیگه وایشالا حالتم خوب میشه.:)
  • سُر. واو. شین
  • رفیق پایه گلی از گل های بهشت است :))
    پاسخ:
    بزن زنگو. :))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی