عاغا ما غلط بکنیم!

I might be wrong , but I struggle not to be

عاغا ما غلط بکنیم!

I might be wrong , but I struggle not to be

من اساسن خیلی حال می کنم با گیر الکی دادن.
به خودم ، به شما ، به اونا ، اینا و ... ، ولی از اونجایی که جدیداً خیلی خودم پسر گلی شدم ، به خودم انتقادی وارد نمی دونم پس همون به شما ، اونا ، اینا و .... ، انتقاد وارد می کنم.
در ضمن آگاهی از نظرات شما باعث خرسندی منه.

آخرین نظرات

ژانرَکی

جمعه, ۱۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۴ ب.ظ

این گابریل گارسیا مارکز که یه کتاب نوشت، از اون به بعد شد رسماً مهم ترین ابزار این هنرمندان پست مدرن.

این هم از هنر مندان پست مدرن که از گوز تا شقیقه را به این اثر ماندگار دوران ها، صد سال تنهایی، ربط میدهند:

-ببخشید جناب الان این مکعب صورتی که ساختین دقیقاً قراره ازش چه برداشتی بشه؟

-تو اصلاً صد سال تنهایی رو خوندی که داری واسه من تز میدی؟

-ببخشید جناب الان این نقاشی ای که کشیدین، یه مستطیله که پایینش زرده بالاش آبی! پرچم اکراین نیست احیاناً

-تو اول برو صد سال تنهایی رو بخون بعد بیا از هنر من انتقاد کن.

-ببخشید، "سنگی از سخره بد بو غلتید، و به منقار سگی که در آن سخره زغم مینالید اشک شادی سر خورد" یعنی چی؟

-این شعر اعتراضیه به گذر زمان، من میخواستم با این شعر، اصن صبر کن ببینم! تو صد سال تنهایی رو خوندی اصلاً که اومدی اینجا داری واس من سوال میپرسی؟ اصلن به نظر من هر کی صد سال تنهایی رو نخونده نباید حق رای داشته باشه!

این هم از مسئولین اهداء جایزه نوبل ادبی که نوبل سال هزار و نهصد و هشتاد و دو رو باید به جای گابریل گارسیا مارکز، به خوانندگان صد سال تنهایی میدادن!

لا مصب هرکی خونده شق القمر کرده یعنی، تو فصل اول اسم نصف شخصیتا خوزه آکاردیو بوئندیاست! تا این حد ادبیه یعنی!

لا مصبا انگار داری با اعمال شاقه کتاب میخونی!

این هم از من طبق معمول که اومدم یه کاری بکنم توش موندم، دارم به زمین و زمان چرت و پرت میگم!

پ.ن:اگر احیاناً خواستید و هوس کردید کتاب شعر حسین پناهی بخرید، صمیمانه بهتان توصیه میکنم من و نازی را نخرید نمیدانم کدام هایش خوب است ولی من و نازی اصلن!.

پ.ن2:آن شعری که در متن آورده شد اثر خودم است، اگر احیاناً حس میکنید معنی دارد، به من هم بگویید بروم ثبتش کنم یک جایی، شاید نوبل بردم!

پ.ن3: یه روز داشتم فروغ میخوندم، بعد یه شعرش خیلی به نظرم چرت بود، بعد که شعر تموم شد من واسه مسخره بازی، داشتم به چرت و پرت گفتن ادامه میدادم(مثل شعر بالا) بعد یکی از دوستان که کنارم نشسته بود اضافات من رو شنید گفت به به! فهمیدی الان چی گفت فروغ؟ بعد شروع کرد چرت و پرتای منو تحلیل کردن!

نظرات (۲۰)

  • دختر خاکستری
  • وای الان که جدیدا هرکی کتاب بیشعوری و خونده باشعوره انگار:|
    توی اینستا و تلگرام و کوفت و مرگشونم عکس کتاب و گذاشتن که ما حواسمون باشه اینا خوندنش و با شعورن:|
    شاعرای پست مدرن خوب هم داریم دیگه انصافا مثل مهدی موسوی و محمد مهدی متقی نژاد. شعراشون معنی داره و خوبه مخصوصا برای شما که شاهین گوش میدین
    الان یعنی من باید هم اینجا کامنت میذاشتم و هم توو وب خودم به کامنتتون جواب میدادم؟! :))

    پاسخ:
    نه لزومی نداشت.
    خوندم همونجا!
    من اگه این کارو کردم به این خاطر بود که حتماً ببینین جوابمو فک نکنین دعوا دارم.:)
    چرا اینجا آپ نمیشه :|
    پاسخ:
    نویسنده خستس! خسته.

    باشه.. باشه..
    نمیخوایم همدیگه رو بزنیم که! هوم؟!
    من به عنوان کسی که این پست رو خوندم حس کردم صد سال تنهایی کوبیده شد و مارکز یه جورایی مظلوم واقع شد.
    با توجه به اینکه مقابل من و نازی هم گارد گرفته بودی، خطر افتادگیت از اونور بوم کاملا حس میشد. منم برا همین گفتم...
    وگرنه خودمم اولین بار که صد سال تنهایی رو خوندم بنظرم چرت میومد. یا کتابای امیلی برونته واسم مزخرف ترین بود.!
    الان می فهمم اون موقع ذهنم توانایی پذیرش این کتابا رو نداشت!
    امیدوارم ناراحتتون نکرده باشم. همین.!
    پاسخ:
     شما الان فک کردین این لحن دعوای منه؟
    چه خشنم من! :دی
    من به صد سال تنهایی پیله کردم نه به خاطر اینکه بی مفهومه، بلکه به خاطر خیل اسم های مشابه هم! یارو اسم خودشو همه بچه هاش خوزه آکاردیو بوئندیاست! تازه نسبت های فامیلیش که بماند، تو میگی مثلاً یکی هست که وسط داستان وارد ماجرا میشه به عنوان خواهر فلانی، بعد که داستان تموم میشه تو میفهمی ای دختر خاله ی بهمانیه! بعد تو تازه میفهمی که فلانی و بهمانی پسر خالن.
    من خیلی رمان نمیخونم (با معیار های خودم خیلی نیست) ولی تو رمان هایی که خوندم واقعاً کیمیاگر پائولو کوئیلو یه چیز دیگست یکی از با مفهوم ترین کتاب هاییه که خوندم ولی در کل داستان شما خیلی تعداد شخصیت های محدودی داری کیمیاگر و دزد و مرد بلور فروش و فلان و تو نیازی نیست بخونی لئوناردو دوس سانتوز پائولینو و یک ربع فکر کنی که این پسر عموی فلانیه شغلش بهمانه و ....
    بعد کتاب من و نازی هم برای کوبیدنش نبود شاید من خیلی احساساتمو بیان میکنم، منظور اینه که من خیلی دوست دارم استاد پناهیو ولی نکته اینه که من و نازی به نظر من معرف خوبی واسه آقای پناهی نیست! گفتم اگه میخواین یه کتاب  مرحوم پناهیو بخرین با خوندن من و نازی میخوره تو ذوغتون!
  • سید محسن رضوی
  • سلام.
    مطلب جالبی بود کلی خندیدم!
    _من هنوز به خودم جرات ندادم صد سال تنهایی رو بخونم...ما باید از من اوی امیرخانی شروع کنیم!
    پاسخ:
    خوشحالم که خوشتون اومد به خودتون جرات بدین امتحانش که ضرر نداره، شاید تونستین بخونین.:دی
    خب انتخاب کتاب یه چیز سلیقه ایه، نمیشه که نظر مطلق درموردش داد!
    یه سری از اینور بوم افتادن، شمام ظاهراً از اونور بوم!
    پاسخ:
    من اتفاقاً فکر میکنم دقیقاً وسط بومم حد اقل سعی میکنم باشم.
    ولی چون به کسایی که از یه ور بوم افتادن پیله کردم به نظر میرسه از اون یکی ورش افتادم.
    و این مثال هایی که زده شد کاملاً واقعی اند و قصد تخریب کسی هم نیست مسئله اینه که یارو فرق چرندیات من و شعر فروغ رو نمیفهمه ، واسه من مفسر شعر نو شده!
    اون یکی تو عمرش پرچم اکراین ندیده یا اگرم دیده اینقدر اسکله که فرقشو با یک نقاشی مدرن نفهمه بعد واسه من سنگ نیو آرتو به سینه میزنه.
    به هیچ کس هم اگر تو نظرات نگاه کنی نگفتم کتاب رو نخونه! گفتم اگه میتونی با اون خیل اسمهای زاغارت کنار بیای بفرما!
    دیگه من نمیدونم از اون یکی ور بوم افتادن یعنی چی!
  • زهرا رضایی
  • من هیچوقت نتونستم بخونم صد سال تنهایی رو اما هم اتاقیم میخوند و باهاش زار زار گریه میکرد! 
    پاسخ:
    آخه واقعاً بستگی داره که بتونی با اسم های به اون سبک کنار بیای!
    من نمیتونم حتی یه بار هم توضیح دادم که سعی کردم واسه شخصیتا اسم ایرانی بذارم باز قاطی کردم!
    من فکر میکنم باید زندگی کنی با این رمان! اگه مث من فکرت دنبال هزار تا کار دیگه باشه اصلن نمیشه فهمید.
    تو وارد کردن شخصیت من کوئیلو رو خیلی تحسین میکنم، بیشتر آدما اصلاً اسم ندارن، ینی اسم آدم ها نیست که مهمه بلکه خودشونن.
  • ✗✗panteaaa ✗✗
  • گابریل هیچوقت جز منابع المپیاد ادبی نمیشه که من بخوام بشینم کتاباشو بخونم :|

    ×××

    فروغ رو صادقانه بگم ، من بعضی از اشعارش رو جدا نمیفهمم ، یعنی مفهومی نمیگیرم ازش ، دیگه نمیدونم شاید من خیلی خرم :|

    مثلا شعر "نشانی" سهراب سپهری رو هم دقیق نمیفهمم چی میگه...

    پاسخ:
    خوب حق داری که نخونی ولی منظورم خوندن کتاباش نیست، منظورم اینه که بدونینویسنده ی چه کتاباییه و این حرفا! واسه اطلاعات عمومی خودت نه واسه المپیاد.


    فروغ رو بعضی شعراشو خودشم یک ساعت بعدش نمیفهمیده!
    نخوندم این شعرو اصلاً.
  • آدم ارغوانی
  • بسیار بسیار ممنونم از راهنماییتون :)
    پاسخ:
    خواهش.
    این چه حرفیع.
  • آدم ارغوانی
  • ما که خواندن این کتاب را شروع کردیم در همان ابتدا سرمان گیج رفت با آن اسمهایش و کتاب را بوسیدیم و گذاشتیم کنار :|
    میخواستم خوندن این کتابو شروع کنم خیلی انرژی گرفتم ؛))
    پاسخ:
    شروع کردی عواقبش پای خودته!
  • ✗✗panteaaa ✗✗

  • شعرت  معنی خیلی عمیقی داره ... یه ذره فقط روش فوکوس کنی میفهمی جدا معنی داره  ... :))

    ×

    من کلا حس بدی نسبت به گابریل گارسیا دارم ، شاید چون از بس ازش تعریف شنیدم :-"

    آیا این همون بود که میگفت لبخند بزن شاید کسی عاشق لبخند تو باشد ؟ :|

    ×

    فروغ دو فاز داره :

    یا خیلی خوب و احساسی نوشده

    یا یه جوری نوشده که نمیفهمی اون لحظه چی تو ذهنش بوده و منظورش چیه ، بعد کلا کتابشو پرت میکنی زیر تخت :|


    پاسخ:
    ایشالا که اینطوره.
    *منم حس خوبی بهش ندارم یکیش همین که گفتی یکیشم جوابی که به کیانا دادم(vuvik)
    نمدونم که همونه یا نه ، تو المپیاد ادبی میخونی من بدونم؟

    فروغ رو من کلن خوشم میاد ولی خوب اون روز وقت اون شعر فروغ نبود متاسفانه، تقصیر فروغ نیست.
    من صد سال تنهایی‌ رو نخوندم اگه قول بدم در اولین فرصت ممکن برم بخونم نظر میتونم بذارم؟! بعد تازه یه کتاب دیگه ای از همین ایشون خوندم که باور کن بار معناییش از اون خوزه آکاردیو بوئندیاهای اسمای‌ صد سال تنهایی هم بیشتره‌ :|

    پاسخ:
    منم یک کتاب دیگه از ایشون خوندم که در واقع فانتزی هاشو درباره ی رابطه ی جنسی به عنوان خاطره بیان کرده بود.:|
    فکر میکنم منظورت همونه ولی خوب تو نود سالگیش اون کتابو نوشته بود! نمیشه ایراد گرفت ازش!
    سلام 
    من برای تولد دخترخالم این کتابو هدیه دادم بهش از اون به بعد هروقت منو میبینه خیلی بد نگاه میکنه انگاری میخاد منو خفه کنه پس واسه همینه 
    پاسخ:
    1984 هدیه بده!
    من به همه 1984 میدم، خودم تا الان نخوندم ولی!
    الان تو فکر نکردی ممکنه ما صدسال تنهایی رو نخونده باشیم
    بعد چطور به خودمون اجازه بدیم اینجا نظر بدیم؟
    واقعا فکر نکردی؟
    پاسخ:
    خوب تو که صد سال تنهایی رو نخوندی، اصلن قلط میخوردی تا الان اینجا نظر میدادی!
    امثال تورو باید ... که عبرت بقیه شین.
    وای من سه تا صد سال تنهایی تا حالا هدیه گرفتم :)) یعنی میگی نخونم؟ :/
    پاسخ:
    اگه میتونی بخون عزیز! مسئله اینه که میتونی بخونی؟!!
    نمیتونی که! :دی
    وای واقعاً مایه ی مسرته که بالاخره یکی پیدا شد اوجِ نامفهوم بودنِ این کتاب رو بیان کنه! (البته من سعی میکنم خیلی به آثار ادبی توهین نکنم چون ممکنه یه معنی ای داشته باشن بالاخره، وگرنه بهش میگفتم مزخرف:))) )
    اصلاً به جز اسماشون، بعضی قسمتاش هم ازدواجاشون از اسماشون درهم تره! ( نمیدونم کامل خوندیش یا نه، ولی واقعاً خونواده ـشون داغونن که یکی با عمه ش ازدواج میکنه، اون یکی با پدرس، یکی دیگه مادربزرگش و غیره :)) )
    بعد ترجمه ای من خوندم هم اولِ کتاب شجره نامه کشیده بود برای فهمِ بهتر. منتها ایضاً میزد بهتر بود به نظرم.

    + درباره ی مفاهیم شعر نو هم یکی از دوستان خیلی علاقه داره بهش، حالا کامنت اگه گذاشت شاید اشاره بکنه :))
    پاسخ:
    خوب منم شاید سه سال دیگه نشستم خوندمش! ولی الان خدایی چرته!



    +ایشالا یه مفهومی از شر من در بیاره برم نوبل بگیرم! :دی
    خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ،بابا پولیتیکال...ینی خعلی خندیدم بوخودا...بهرام...پوریا :"""""")))"
    پاسخ:
    دیگه دیگه!

    ببینم اصن تو صدسال تنهاییو تموم کردی که میای واسه من پست تجزیه تحلیلی میری؟؟؟!
    اصن باید واسه هر بیماری صد سال تنهایی تجویز کرد،باید هر کس توی جیبش یه صدسال تنهایی جیبی داشته باشه،من تو دهن هرکی که صدسال تنهایی نخونده میزنم،من به پشتوانه ی صدسال تنهایی....
    :|
    :|
    من که ترجیح میدم نیمه کاره بمونه،پکیدم از بس هی برگشتم عقب که بفهمم خوزه نمیدونم کی کی کدوم یکی بود..
    پاسخ:
    تکبیر.
    آفرین، من فصل یکو 50 بار با پولیتیک های مختلف خوندم!
    یه بار واسه هر کدوم اسم ایرانی گذاشتم، بعد اون وسطا گیر کردم که این خوزه آکاردیو بوندیا الان بهرامه یا پوریا!؟؟!
    سلام دوست خوبم. وبلاگ واقعا خوبی داری. اینو جدی میگم. امیدوارم همینطور به کارت ادامه بدی [گل] 
    اگر دوست داشتی بنر یا لوگو برای وبلاگت داشته باشی یا کارت ویزیت و یا اینکه قالب اختصاصی برای وبلاگت داشته باشی به من سر بزن یا باهام تماس بگیر.
    www.designy.mihanblog.com
    آیدی یاهو : mr.en75
    شماره : 09373468621
    پاسخ:
    یعنی اگه تو اسم مطلبو خونده باشی... .!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی